سخن ایت الله جوادی آملی

? آیت الله جوادی آملی:

هنگامی كه #شیطان به خداوند گفت:

من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه می‏كنم.

✨ فرشتگان پرسیدند:

شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است، پس چگونه انسان نجات می‏یابد⁉️

? خداوند فرمود:
راه بالا و پایین باز است؛

✅ راه بالا نیایش
✅ و راه پایین سجده و بر خاك افتادن است.

بنابراین، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید می‏تواند شیطان را طرد كند.?

? تفسیر موضوعی قرآن، مراحل اخلاق در قرآن، ج11، ص 108.

شلمچه

“بِسم رَب الشُهدا والصدیقین”
لطفا با بغض بخونیدو حس شهدایی..
کلاس تجوید قران میرفتیم تو کلاس گفتن کسی نمیخواد بیاد شلمچه ،من دودل بودم گفتم اسم منو بنویسید تا ببینم چی بشه.
برا خرید با ابجیم رفتیم بازار فقط دویست و خورده داشتم ب خواهرم گفتم ۱۰۵رو بزارم برا شلمچه چون دوس دارم برم خواهرم گفت خیلی زیاده نمیخواد بری اونم سه روزه،نمی ارزه،منم حرف خواهرمو گوش کردم پولام خرج کردم فقط ۲۴تومن مونده بود از پولم…
یه روزخونه بودم،سرم تو گوشی بود تو وضعیت واتس اپ دوستم دیدم کلیپ شلمچه رو گذاشته بود اینقد دلم هوایی شد!!پیش خودم گفتم کاش پولام خرج نکرده بودم با حالت غمگین گفتم حتمن شهدا منو نمیخوان ک دعوتم نکردن … تا این ک خواهر بسیجی شمارم داشت زنگ زد بهم گفت مگه نمیای شلمچه گفتم ؟گفتن اخه،پولم کمه نمیتونم بیام،اونم هیچی نگفت قطع کرد تا فرداش زنگ زد گفت نمیخواد پول بدی دوروز دیگه حاضر باش خبرت میدم ،وای ک چقد اون لحظه خوشحال شده بودم فقط بخاطر این ک شهدا منو دعوت کردن…تا این ک روز یه شب قبل از رفتن بهم زنگ زدن گفت وسایل شخصی همراه فقط داشته باش فردا ساعت هفتونیم بیا سوارشو.من اون شب از خوشحالی تاصب خواب نرفتم تا روز موعود رسید،یه کولی،یه جانماز و تسبیح کربلا و ارتباط با خدا و وسایل شخصی و یه کارتی ک فقط ۲۴تومن توش بود راهی شدم و سوار اتوبوس شدم تو اتوبوس با خواهرای بسیجی سرود خوندیم سرود اباصالح کجایی،شهدا و…
تا این ک رسیدیم طلاییه..طلاییه یه جایی ک بغضت وا میشه و دوس داری بری یه کنج تک و تنها بشینی با صدای بلند گریه کنی و با شهدایی ک تو این خاک عجیب و غریب هست دردودل کنی و خلوت کنی..با پای برهنه قدمام رو یواش یواش برمیداشتم واهنگ طلاییه رو گوش میکردم و گریه …
بخدا چه حس خوب و نابی داره این طلاییه ،طلاییه جایی بود ک من همه بغضا و دلخوریا،خستگی از دنیا روباگریه کردن سبک میشدم و حالم خوب میشد،با این ک داری با شهدا حرف میزنی ولی جواب حرفات رو نمیشنوی ولی اونقد تاثیر داره ک دوس داری اونجا باشی…میگن طلاییه مقر حضرت عباسه،واقعانم هس و ادم یاد کربلای حسین میفته …با این ک من کربلا نرفتم،ولی طلاییه هم کربلاس ،جوونای ۱۴،۱۵سال ب بالایی ک با دل پاکشون رفتن و عشق بازی کردن با خدای خودشون و شهید شدن، جوونایی ک مظلومیت و نورانیتی تو چهرشون هس،با دیدن یه شهید ادم محو نگاهاشون میشه و کیف میکنه و با کسایی حرف میزنی ک پیش خدان و یه تکه ای از خدا… جایی ک انگار هر شهیدی تو رو ب هر سمتی میکشه ک اروم بشی انگار شهیدم خبر داره از دلخوریا و خستگی روزمره زندگیت…
وقتی میگفتن شهید زنده س من باور نمیکردم می گفتم اونا دیگه رفتن و نیستن تا این که اینجا ک اومدم فهمیدم بخدا زنده س ک ارومت میکنه وحس باور نشدنی داری و حالت قشنگ میشه و حس نزدیکی به خداروداری…
بخدا دوس داشتم نیام به خونه و شهر و ادمارو ببینم،شهر و ادمایی ک وقتی دلت رو میشکنن،ادمایی ک اشکار دروغ،ریا،وبا گناهایی ک راحت زندگی میکنن..
طلاییه؟؟؟کلمه ای ک بیشتراز اسم نوشتاریش معنی داره ،طلاییه یعنی ارامش،طلاییه یعنی رهاشدن از هر پلیدی و ناپاکی دنیا و ادماش ،طلاییه یعنی راهی برای وصل شدن ب شهدا،طلاییه یعنی حس قشنگ باکری ها ،همتی ها و…

?

طلاییه

?
طلاییه سه راهه شهادت..
هویزه ،دهلاویه،شلمچه،بیت المقدس راننده اتوبوس این جاها مارو برد بدلیل وقت کم…ولی من با همینا کلی چیا فهمیدم ک شهدای عزیزمون چی کشیدن ک ذهن ناقص من از نوشتن اون ناتوانه..
ب نظر من تنها جایی ک میشه در اون ارامش پیدا کنی و سبک بشی شلمچه هست،حتی اگ گناهکارترین ادم رو زمین باشی اونجا حس پاکی بهت دست میده ک شاید هیج جای جهان اینجور جایی نباشه…
شلمچه جایی ک وقتی میری دیگه هیچی برات اهمیت نداره فقط دوس داری خود خودت باشی و شهدا…اونجا مثه شهر نیس ک راه بری هر کسی یه متلک یا تیکه ای بهت بپرونه اونجا جایی ک هیچ چیز از این چیزا مطرح نیس ،کسی بهت متلک نمیپرونه ،انگار هیچی رو نمیبینی فقط دلت میخواد دلت بشکنه و بری ی جا کِز کٓنی و با صدای بلند، بلندگریه کنی….
تنها جایی ک تنهایی واقعا بهت میچسبه و حسش خوبه …
هر کی با جان و دل اومده،یکی پیر،یکی جوان،یکی کودک از همه سن وسال امده بودند فقط بخاطر شهدا …جاذبه و کششی ک شهدا همه رو کشیده بود طرف خودش،در روی زمین جاذبه این چنینی فک نکنم باشه،شهدا انگار حرف ها دارندو بس…
خیلی حرف ها دارم ک بزنم ولی زبان من قاصراز این همه گفتنی هایی ک شاید هیچ کس نتواند ان را بیان کند فقط باید شلمچه ،هویزه،طلاییه و …را دید
دلم میخواهد ساعت ها بنشینم و زُل بزنم ب اطرافم و ان روزهایی ک جنگ بود را تصور کنم و حس و حال هوای ان روزهای را کمی درک کنم ولی وقت ماندن بسیار کم و محدود بود وباید از این بهشت رفت ورفت ب دنیای ب ظاهرقشنگ دنیوی…
ودراخر پول داشته باشی یا ن اگ شهدا بخوان دعوتت کنن با هیچ هزینه ای هم میتونی.
شلمچه بری مثه من ،واگرم دعوت نشی حتی با پولم نمیشه بری!!
این دلنوشته من ک از ته ته دلم نوشتم و حرفای دلم بود…
کاش سال جدید سال ظهور اقا باشد،خدایا ارزوهام رو نمیخواد براورده کنی فقط امام زمانمون بیاد
اللهم عجل لولیک الفرج
والسلام..

نگاه مردم به تو متفاوت است

?نـﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗــﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ…
?یڪ ﻧﻔﺮ ﺗــــﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،
?ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗــــﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ❗️

?یڪﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗـــــﻮ ﺭﺍ ﺟـﺬﺍﺏ،
?ﻭ شخصی ﺩﯾﮕﺮ ﺗـــــﻮ ﺭﺍ
?ﻫﯿﭻ ﺣﺴـــــﺎﺏ ﻧﻤﯽڪﻨﺪ!

?بدان که قضــــاوت خلق؛
? اهمیت و اعتبـــــاری ندارد؛
?ﺗـﻨﻬﺎ #ﺧـــــــﺪﺍﺳﺖ ڪﻪ ﺗـــﻮ ﺭﺍ
?ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ڪﻪ ﻫﺴﺘــﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪو میشناسد

?ﺧـــﺪﺍی عظیــم ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ
? ﻭ ﻣــــﺮﺍﺩ ﺧـــﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ
? باقی همه هـــــیچ است…

#سلام بر مردان بی ادعا

#سلام بر شهید

که حافظ #َبیت المال بودند

نه شریک آن #سلام بر شهدا که حامی ولایت بودند

نه#رقیب آن سلام بر شهدا که #خدا را #حاضر و ناظر می دیدند نه کد#خدا را

#سلام بر مردان بی ادعا